فیزیولوژی و آناتومی انسانی
سازمان بندی انسان
شاید مشخص ترین صفت بدن انسان، سازمان بندی آن باشد. بدن انسان به طور کلّی از تجمع چندین دستگاه، مانند دستگاه های اسکلتی، عضلانی، عصبی، گردش خون، تنفس، غدد گوارش، ادرار و تولید مثل تشکیل شده که هر یک از این دستگاه ها عمل خاصی را انجام می دهند. همکاری و هماهنگی این دستگاه ها موجب می شود تا انسان بتواند به عنوان یک موجود زنده ی پیچیده، وظایف زیستی خود را در حد طبیعی انجام دهد.همین طور، هر دستگاه بدن به نوبه ی خود از تجمع بخش های کوچک تری به نام اندام تشکیل شده است. اندام ها نیز طوری سازمان یافته که هر کدام یک عمل مشخصی را انجام می دهند.
هم چنین اندام ها از تجمع گروهی از سلول های مختلف که از لحاظ ساختمانی شبیه هم هستند تشکیل شده اند. هر یک از اندام ها به اضافه ماده ی بین سلولی، ساختمانی به نام بافت را تشکیل می دهند. بافت ها نیز تخصصی عمل می کنند. از لحاظ ساختمانی، کوچک ترین واحد زنده ی بدن انسان سلّول نامیده می شود. هر نوع سلول نیز عملی خاص، انجام می دهد. با این که سلول های مختلف بدن به طور قابل ملاحظه ای با هم فرق دارند، ولی همه ی آن ها صفات و ویژگی های اساسی مشابه دارند. برای مثال، در تمام سلول ها، اکسیژن با کربوهیدرات، چربی یا پروتئین برای تولید انرژی مورد نیاز سلول، ترکیب می شود. بنابراین، به طور کلی مکانیسم های پایه برای تبدیل مواد غذایی به انرژی در انواع سلول ها یکسان است و تمام سلول ها، انتقال مواد زاید سوخت و سازی را به محیط آبکی اطراف خود انجام می دهند.
تقریباً تمام سلول ها، قابلیت بازسازی و تولید مجدد سلولی را دارند، از این رو، هر گاه نوع خاصی از سلول ها به هر دلیل منهدم شود، سایر سلول های همان نوع، به تولید سلول های جدید تا رسیدن به تعداد طبیعی، مبادرت می کنند.
مشخصات موجود زنده (انسان)
مهم ترین مشّخصه های انسان به عنوان یک موجود زنده عبارت اند از: تحریک پذیری (1)، هدایت پذیری (2)، انقباض پذیری (3)، تنفّس (4)، جذب و همانند سازی (5)، تولید مثل، نُمُوّ و دفع و ترشّح (6).مایع خارج سلّولی - محیط داخلی
حدود 56 درصد بدن انسان بالغ را مایع تشکیل می دهد هر چند بیشتر این مایع داخل سلول ها قرار دارد و مایع داخل سلولی نامیده می شود، اما حدود 1/3 آن در فضاهای بین سلولی قرار دارد که آن را مایع خارج سلّولی می گویند. مایع خارج سلولی به طور نسبتاً ثابت در سرتاسر بدن در حال حرکت است. مایع خارج سلولی از طریق گردش خون به سرعت انتقال می یابد و سپس از طریق پدیده ی انتشار بین خون و مایعات بافت ها و به وسیله ی مویرگ ها مخلوط می گردد. در مایع خارج سلولی، یون ها و مواد غذایی مورد نیاز سلول ها برای نگهداری و حفظ زندگی سلولی یافت می شود. بنابراین کلیه ی سلول ها الزاماً در یک محیط مشابهی زندگی می کنند که موسوم به مایع خارج سلولی است و به همین دلیل آن را محیط داخلی بدن می نامند.همان طور که گفته شده، موجود زنده توسط سلول های خود قادر به زندگی، نموّ و انجام برخی اعمال کاملاً تخصصی است که ادامه ی این اعمال توسط سلول ها، منوط به وجود غلظت های مناسبی از اکسیژن، مواد قندی، یون های مختلف، اسیدهای آمینه، مواد چربی و سایر مواد مورد نیاز در محیط داخلی می باشد.
مکانیسم های هومئوستاتیک دستگاه های اصلی بدن
الف) هومئوستازواژه ی هومئوستاز، به معنای حفظ شرایط نسبتاً ثابت محیط بدن انسان است. تمام اندام ها و بافت های بدن در شرایط عادی، طوری عمل می کنند تا این شرایط پایدار، موسوم به حفظ تعادل محیط داخلی بدن برقرار شود. برای مثال، ریه ها اکسیژن مورد نیاز سلول ها را تأمین می کنند و آن را از طریق مایع خارج سلولی در اختیار سلول ها قرار می دهند، کلیه ها غلظت یون ها را ثابت نگه می دارند و دستگاه گوارش مواد غذایی را برای ساخت سایر مواد مورد نیاز بدن و تولید انرژی تهیه می کند.
ب) دستگاه انتقال مایع خارج سلّولی
مایع خارج سلولی، طیّ مراحل مختلف به کلیه ی اندام های بدن انتقال می یابد. اولین مرحله، شامل گردش خون، و دومین مرحله، حرکت مایع بین مویرگ های خونی و سلول ها می باشد.
تمامی خون بدن در حالت استراحت به طور متوسط، هر دقیقه، یک بار در سرتاسر بدن گردش می کند و شدت گردش خون در حین تمرینات شدید ورزشی افزایش می یابد، به طوری که به 6 بار در دقیقه می رسد.
وقتی خون از مویرگ ها عبور می کند، تبادل مداوم مایع خارج سلولی بین پلاسمای خون و مایعات جمع شده در فضاهای بین سلولی صورت می گیرد.
ج) منشأ موادّ غذایی در مایع خارج سلّولی
1- دستگاه تنفسی: خون در هر گردش خود یک بار از ریه ها عبور می کند. وقتی خون از ریه ها عبور می کند، اکسیژن موجود در حبابچه های هوایی با استفاده از پدیده ی انتشار، از غشای حبابچه عبور کرده و وارد خون می شود و خون اکسیژن دار به تمام اندام ها، بافت ها و سلول ها، توسط نیروی قلب، تلمبه می شود.
2- لوله ی گوارش: درصد زیادی از خون، مخصوصاً بعد از صرف غذا، توسط قلب به دیواره های گوارش فرستاده می شود. در این جا مواد غذایی حل شده، مانند کربوهیدرات ها، اسیدهای چرب، اسیدهای آمینه و سایر مواد غذایی از دهانه ی لوله ی گوارش، جذب مایع خارج سلولی می شوند.
3- کبد و سایر اندام هایی که متابولیسم را اداره می کنند: کلیه ی موادی که جذب لوله های گوارش می شوند نمی توانند به همان شکل مورد استفاده ی سلول ها قرار گیرند. کبد، مواد غذایی را که به صورت ترکیبات شیمیایی مختلف وارد لوله های گوارشی شده اند، به مواد شیمیایی قابل استفاده تبدیل می کند. در کنار کبد، سایر بافت های بدن، مانند سلول های چربی، سلول های مخاطی، دستگاه گوارش، کلیه ها و غدد درون ریز، نسبت به تغییر مواد جذب شده یا ذخیره کردن آن ها تا زمانی که مورد نیاز باشند، اقدام می کنند.
4- دستگاه عضلانی اسکلتی: بعضی مواقع این سؤال پیش می آید که چرا دستگاه عضلانی اسکلتی را جز دستگاه های مسئول نگهداری تعادل بدن قرار می دهند؟!
پاسخ سؤال این است که اگر این دستگاه وجود نداشته باشد، بدن نمی تواند برای تأمین مواد غذایی حرکت کند. از سوی دیگر، دستگاه عضلانی اسکلتی، موجب حفظ بدن در مقابل شرایط اطراف آن می شود و بدون این دستگاه، تمام مکانیسم های هومئوستاز یا تعادل بدن، منهدم می شوند.
د- دفع مواد زاید متابولیکی
هم زمان که اکسیژن ریه ها وارد خون می شود، انیدریدکربنیک نیز از خون وارد حبابچه های هوایی شده و توسط عمل بازدم از طریق مجاری تنفسی وارد جوّ می شود. CO2 فراوان ترین محصول نهایی متابولیسم بدن است.
هنگام عبور خون از کلیه ها، موادی که مورد نیاز سلول ها نباشد، توسط کلیه ها از پلاسما گرفته و دفع می گردد. این مواد، به ویژه محصولات نهایی متابولیسم سلولی، یون ها و آب اضافی را که ممکن است در مایع خارج سلّولی جمع شده باشد، شامل می شود.
ه- تنظیم اعمال بدن
دستگاه اصلی تنظیم کننده ی اعمال بدن، دستگاه عصبی می باشد که شامل سه بخش است: بخش حسّی، دستگاه عصبی مرکزی و بخش حرکتی.
بخش حسی از طریق گیرنده های حسی خود، اطلاعات لازم را در اختیار دستگاه عصبی مرکزی قرار می دهد و دستگاه عصبی مرکزی که شامل مغز و نخاع شوکی می باشد، این اطلاعات را ذخیره و با پردازش آن ها پاسخ لازم را برای اجرا به بخش حرکتی دستگاه عصبی، ارسال می دارد.
در دستگاه عصبی، بخشی به نام دستگاه اتونومیک (خودکار) وجود دارد که در سطح نیمه هوشیاری عمل می کند و اعمال اندام های داخلی از جمله قلب، حرکات لوله های گوارش و ترشح غدد مختلف را کنترل می کند. دستگاه دیگری که همراه با دستگاه عصبی، نسبت به کنترل و تنظیم اعمال بدن نقش بازی می کند، دستگاه هورمونی است. هشت غده ی اصلی، مواد شیمیایی به نام هورمون ترشح کرده و وارد مایع خارج سلولی می نمایند. هورمون ها از طریق گیرنده های خود، نسبت به کنترل و تنظیم اعمال سلولی عمل می کنند. به طور کلّی، دستگاه عصبی، مسئول کنترل و تنظیم فعالیت های عضلانی و ترشحی می باشد، در حالی که دستگاه هورمونی، عمدتاً تنظیم اعمال متابولیکی بدن را عهده دار است.
ترکیب بدن
عناصر اصلی تشکیل دهنده ی ترکیب بدن عبارت اند از: آب، کربوهیدرات ها، چربی ها، پروتئین ها و مواد معدنی. فراوان ترین عناصر بدن را کربن، هیدروژن، ازت و اکسیژن تشکیل می دهند.فیزیولوژی سلّول و عمل آن
هر یک از 75-100 میلیارد سلول موجود در بدن سلول، ساختار زنده ای محسوب شده که می توانند به صورت نامحدودی زنده بمانند. بیشتر سلول ها حتّی می توانند خود را تکثیر کنند، مشروط بر اینکه مایعات اطراف آن ها، مواد غذایی مناسب داشته باشند.سلول های بدن انسان، واحدهای نیمه مختاری هستند که اگر در محیط کشت مناسبی قرار داده شوند، می توانند برای مدّتی نامعین به طور مستقل به زندگی خود ادامه دهند، در حالی که تک سلولی های هسته دار، اصولاً واحدهای مستقل و خودمختار هستند. برای درک عملکرد اندام ها و سایر ساختارهای بدن ضروری است که ابتدا سازمان پایه ی سلول و عملکرد قسمت های تشکیل دهنده ی آن درک شود.
سازمان سلول
هر سلول از دو بخش اصلی به نام هسته و سیتوپلاسم تشکیل شده است. هسته به وسیله ی غشای هسته ای و سیتوپلاسم به وسیله ی غشای سیتوپلاسمی از مایعات اطراف جدا شده است. (شکل 1)مواد مختلفی که سلول را تشکیل می دهند، روی هم پروتوپلاسم نامیده می شوند.
پروتوپلاسم به طور کلّی از پنج ماده ی اصلی؛ آب، الکترولیت ها، پروتئین ها، لیپیدها و کربوهیدرات ها تشکیل شده است:
آب: محیط مایع تمام پروتوپلاسم ها را آب تشکیل می دهد و غلظت آن بین 70-85 درصد است. بسیاری از مواد شیمیایی سلولی در آب محلول هستند، در حالی که مواد دیگر به شکل ذرات کوچک در آن حالت معلّق قرار گرفته اند. واکنش های شیمیایی در میان مواد شیمیایی محلول، در سطح مشترک بین ذرات معلّق و آب انجام می شود. ماهیت سیّال آب باعث می شود تا مواد معلق به قسمت های مختلف سلول، جریان یا انتشار یابند و از آن راه، انتقال مواد از یک قسمت به قسمت دیگر سلول را تأمین کند.
الکترولیت ها: مهم ترین الکترولیت های موجود در سلول را پتاسیم (+K)، منیزیم (++mg)، فسفات (-pi)، سولفات (-So4)، بیکربنات (-Co3H) و مقدار کمی سدیم (+Na)، کلر (-Cl) و کلسیم (++Ca) تشکیل می دهد.
الکترولیت ها در آب پروتوپلاسم حل می شوند و مواد شیمیایی معدنی را برای واکنش های سلولی تأمین می کنند. این مواد هم چنین برای عمل بعضی از مکانیسم های کنترلی سلولی ضروری هستند. برای مثال، الکترولیت هایی که در غشای سلولی عمل می کنند، موجب انتقال امواج عصبی الکتروشیمیایی در رشته های عصبی - عضلانی می شوند و الکترولیت های داخل سلولی، فعالیت واکنش های مختلف آنزیمی لازم برای متابولیسم سلولی را تعیین می کنند.
پروتئین ها: بعداز آب، فراوان ترین ماده ی تشکیل دهنده ی سلول ها، پروتئین ها هستند که به طور طبیعی 10-20 درصد توده ی سلولی را تشکیل می دهند. پروتئین ها را می توان به دو نوع مختلف، یعنی پروتئین های ساختمانی و پروتئین های کروی شکل که بیشتر از نوع آنزیم هستند، تقسیم کرد.
مهم ترین نوع این پروتئین ها آنزیم هستند. آنزیم ها یا مایع سلولی محلول می باشند و یا جذب سطوح تشکیلات غشایی در داخل سلول شده و به این سطوح می چسبند. آنزیم ها با سایر مواد داخل سلول تماس مستقیم حاصل کرده و موجب کاتالیز واکنش های شیمیایی می شوند. به این ترتیب، آنزیم های پروتئینی، متابولیسم سلول را کنترل می کنند.
سلول ها تقریباً تمام اعمال حیاتی خود را به کمک آنزیم ها انجام می دهند. متابولیسم، شامل کاتابولیسم یا واکنش های کاتابولیکی (7) و آنابولیسم (8) است. تمام واکنش های کاتابولیکی انرژی زا و واکنش های آنابولیکی، انرژی خواه یا مصرف کننده ی انرژی می باشند. به عنوان نمونه، تجزیه ی گلیکوژن به گلوکز و سپس ترکیب اجزای آن با اکسیژن، و تولید CO2، آب و انرژی و یا ساخته شدن گلیکوژن از گلوکز و چربی ها، توسط آنزیم های پروتئینی کاتالیز می شود.
لیپیدها: لیپیدها گروه بزرگی از ترکیبات بیولوژیکی هستند که به دلیل خاصیت مشترک محلول بودن آن ها در حلال های چربی تحت یک عنوان واحد گردآوری شده اند. مهم ترین لیپیدهای موجود در بیشتر سلول ها، فسفولیپیدها و کلسترول هستند که در حدود 2 درصد کل توده ی سلولی را تشکیل می دهند. فسفولیپیدها اجزای تشکیل دهنده ی اصلی غشاهای مختلف، از قبیل غشای سلولی، غشای هسته، و غشاهای مفروش کننده ی اندامک های مختلف داخل سیتوپلاسمی، مانند رتیکولوم آندوپلاسمیک و میتوکندری ها هستند. اهمیت ویژه ی فسفولیپیدها و کلسترول در سلول آن است که این مواد عمدتاً در آب، نامحلول می باشند و بنابراین در ساختمان غشاء، برای جدا سازی قسمت های مختلف درون سلولی به کار برده می شوند و کلسترول نیز اهمیت زیادی در سنتز تمام هومورن های استروئیدی دارد.
علاوه بر فسفولیپیدها و کلسترول، برخی سلول ها مقادیر زیادتری گلیسرید دارند که چربی خنثی نیز نامیده می شوند. در سلول های موسوم به سلول های چربی، تری گلیسریدها تا 95 درصد توده ی سلولی را تشکیل می دهند، و این چربی که در این سلول ها انبار می شود، می تواند به عنوان مواد غذایی انرژی زا در زمان های مناسب، تجزیه شده و در هر جایی از بدن که مورد نیاز باشد، برای تولید انرژی به مصرف برسد.
کربوهیدرات ها: قندها - به استثنای تشکیل بخشی از مولکول های گلیکو پروتئینی - به طور کلّی عمل ساختمانی بسیار اندکی در سلول دارند، امّا نقش عمده ای در تغذیه ی سلول بازی می کنند. قندها که در حدود یک درصد توده ی کل سلولی را تشکیل می دهند، انواع مختلفی دارند. متداول ترین کربوهیدرات پنتوزیا، قند 5 کربنی و قندهای 6 کربنی یا هگروزها می باشند. گلوکز به عنوان یک قند 6 کربنی، همواره در مایع خارج سلولی اطراف سلول ها وجود دارد و به آسانی در اختیار سلول ها قرار می گیرد، ولی ذخایر گلوکز در بدن محدود است.
علاوه بر قندهای ساده، مانند گلوکز، قندهایی وجود دارند که در منومرهای گلوکز تشکیل می شوند که در گیاهان به صورت نشاسته و در سلول های انسان بخ صورت گلیکوژن، ذخیره می گردند، گلیکوژن می تواند به سرعت برای تأمین نیازهای انرژی سلول ها به مصرف برسد.
فیزیولوژی دستگاه عضلانی
حرکت، یکی از صفات نهادی انسان است و نتیجه ی واکنش های شیمیایی و مکانیکی است که درون سلول های عضلانی، اتفاق می افتد، عضلات بدن انسان به سه دسته تقسیم می شوند:1- عضلات اسکلتی (9) یا عضلات ارادی: وظیفه ی اصلی آن ها، حرکت دادن ارادی اندام های حرکتی است، به طوری که نتیجه ی آن جا به جا شدن انسان، انجام کار، یا ایجاد مقاومت در برابر نیروهای خارجی است.
2- عضلات قلبی (10): این ها غیر ارادی می باشند و انرژی انقباضی آن ها موجب جریان خون در عروق می شود. عضلات قلبی، صفاتی شبیه عضلات اسکلتی دارند و تفاوت آن ها تنها در مواردی است که در بحث فیزیولوژی قلب و دستگاه خون به آن ها اشاره خواهد شد.
3- عضلات صاف (11): به علت نامنظم بودن اجزای انقباضی، مانند عضلات اسکلتی و قلبی، مخطط به نظر نمی رسند. این عضلات، غیر ارادی بوده و در دیواره ی دستگاه گوارش، رحم، مجاری هوایی دستگاه تنفس، دیواره ی عروق خونی، غدد مختلف و ارگان های داخلی دیگر وجود دارند. هم عضلات اسکلتی و هم عضلات قلبی را مخطط می نامند، زیرا طول آن ها در زیر میکروسکوپ های نوری به شکل تیره و روشن تکراری دیده می شود.
عملکرد کلّی عضلات اسکلتی
حدود 600 عضله ی اسکلتی در بدن وجود دارد که متشکل از میلیون ها سلول عضلانی می باشند که تقریباً 40-45 درصد وزن بدن را تشکیل می دهند. از این تعداد، 430 عضله به صورت 215 جفت عضله ی موافق و مخالف عمل می کنند و بقیه ی عضلات، کمکی محسوب می شوند. ترتیب قرار گرفتن تارهای عضلانی، در یک عضله ی کامل، متفاوت است که می توان آن ها را بر حسب شکل ظاهری به اقسام زیر تقسیم نمود:1- تارهای عضلانی دوکی شکل که در آن ها عضله مانند یک دوک، یک شکمچه و دو انتهای باریک دارد.
2- تارهای عضلانی پر مانند که تارهای عضلانی در آن ها نسبت به محور طولی عضله، مورب است.
3- تارهای عضلانی که به شکل شعاعی یا سه گوش (مثلثی) قرار دارند. (شکل 2)
انواع تارهای عضلانی
1- تارهای کُند انقباض (12) مقاوم به خستگیاین نوع تارها که تیره نامیده می شوند، تارهای کند انقباض، ولی مقاوم به خستگی می باشند. در این تارها فعالیت آنزیم ATP آزمیوزین پایین است، ولی ظرفیت اکسیداسیونی آن ها بالا می باشد. سرعت انقباض آن ها کمتر از سایر انواع تارها است. شبکه ی مویرگی گسترده ای دارند و تعداد و اندازه ی میتوکندری ها به مراتب بیشتر از سایر انواع تارها است. این گونه تارهای عضلانی به سادگی خسته نمی شوند و برای مدّت طولانی به انقباض خود ادامه می دهند. در این نوع تارها، لوله های عرضی T، کمتر گسترش پیدا کرده اند.
2- تارهای تند انقباض (13) مقاوم به خستگی
این نوع تارهای عضلانی، ظرفیت ATP سازی بیشتری از طریق اکسیداسیون دارند و فعالیت ATP در آن ها نسبتاً بالا است و نیروی بیشتری تولید می کنند. این تارهای عضلانی نیز نسبت به خستگی، مقاوم هستند و شبکه ی مویرگی نسبتاً وسیعی دارند و اکسیژن فراوانی از خون دریافت می کنند.
3- تارهای تند انقباض (14) خستگی پذیر
در این نوع تارهای عضلانی فعالیت آنزیم ATP آزمیوزین، بالاتر است و به همین جهت، سرعت و نیروی انقباض، بالاتر از بقیه ی تارها می باشد. برعکس، فعالیت اکسیداسیونی آن ها پایین و شبکه ی مویرگی نسبتاً ضعیفی دارند. این تارها نسبت به خستگی (15) ناتوان می باشند.
فیزیولوژی دستگاه عصبی
دستگاه عصبی، سازمان یافته ترین دستگاه بدن است که با دریافت تحریک ها انتقال امواج عصبی تغییر احساس ها و جامعیت بخشیدن به احساس هایی که هم از محیط درونی و هم از محیط برونی سرچشمه می گیرند، سروکار دارند. اطلاعات دریافت شده باید طبقه بندی و ذخیره شوند و از آن ها برای برقراری فعالیت در اندام های عمل کننده، مانند عضلات و غدد درون ریز استفاده شود. دستگاه عصبی، مسئول تمام روندهای پیچیده ای است که تطابق انسان را هم در برابر محیط خارجی و هم در برابر محیط داخلی تشکیل می دهند.وظیفه ی اصلی کلیه ی دستگاه های بدن، علاوه بر تأمین نیازهای آن، حفظ تعادل حیاتی نیز می باشد. برای حفظ تعادل حیاتی، همکاری کلّیه ی دستگاه های بدن ضروری بوده و نباید هر دستگاه بدون هماهنگی با سایر دستگاه ها و به طور مستقل عمل کند، زیرا در غیر این صورت ادامه ی حیات ممکن نخواهد بود. به همین جهت، دو دستگاه تنظیم کننده برای اداره ی دستگاه های بدن وجود دارند که موسوم به دستگاه غدد درون ریز می باشند. دستگاه غدد درون ریز، عمدتاً فرایندهای سوخت و ساز (16) را در بدن کنترل می کند، در حالی که دستگاه عصبی، کنترل و تنظیم فعالیت های سریع بدن مانند انقباض عضلات و فعالیت های احشایی را به عهده دارد. دستگاه عصبی هم چنین بر غدد درون ریز نظارت عالی دارد. بنابراین ،اگر بدن را به مثابه ی یک سازمان، شامل بخش های مختلف فرض کنیم، دستگاه عصبی در حکم بخش مدیریت عالی این سازمان است.
دستگاه عصبی و تنظیم حرکات بدن
کار اصلی عضلات اسکلتی، انجام حرکت است. برای اجرای بهتر یک حرکت، باید کار هر یک از عضلات اسکلتی به وسیله ی گروه ویژه ای از نرون های دستگاه عصبی مرکزی، تنظیم شود. این نرون ها را نرون های حرکتی آلفا (17) می گویند و ویژه ی عضلات اسکلتی هستند.واحدهای حرکتی، هدف نهایی دستوراتی است که در رابطه با انجام و کنترل یک حرکت،
توسط دستگاه عصبی مرکزی صادر می شوند. این نرون ها طوری کار می کنند که گروهی از عضلات، منقبض می شوند یا در حالت استراحت باقی می مانند. بنابراین، پیام های آورانی (18) که از محیط وارد دستگاه عصبی مرکزی می شوند، پس از تحلیل و پردازش به یک دستور ساده ی انقباض یا استراحت عضلانی که از طریق نرون های وابران (19) حرکتی آلفا به عضلات می رسد، تبدیل خواهند شد.
تقریباً تمام عضلات بدن را از لحاظ فیزیولوژیکی می توان به دو گروه بزرگ تاکننده (20) و بازکننده (21) مفاصل، تقسیم کرد. عضلات باز کننده علیه نیروی جاذبه ی زمین کار می کنند و موجب حفظ موقعیت فضایی قامت می شوند، در حالی که عضلات تاکننده، موافق با نیروی جاذبه ای که بر بدن وارد می شود عمل می کنند و موجب جمع شدن اندام ها می گردند.
فیزیولوژی قلب و دستگاه گردش خون
وظیفه ی اصلی دستگاه گردش خون، تهیه و تأمین مواد لازم برای ادامه ی روندهای زیستی تمام سلول های بدن و دفع مواد زاید ناشی از متابولیسم سلولی در مسیرهای دفعی مناسب است. این دستگاه با رساندن اکسیژن و مواد غذایی به بافت ها و انتقال دی اکسیدکربن (CO2) و سایر مواد زاید ساخته شده در بافت ها، میان محیط درونی و دنیای بیرون، ارتباط برقرار می کند و با این کار به ثبات تعادل حیاتی موجود زنده کمک می کند. دستگاه گردش خون، هم چنین مسئولیت انتقال مواد شیمیایی مورد نیاز بدن، مانند هورمون ها و رساندن آن ها به سلول های هدف و انتقال آنزیم ها و رساندن به محل عمل آن ها را به عهده دارد. این دستگاه علاوه بر کارهای ذکر شده، در تنظیم و نگهداری درجه ی حرارت بدن در حد طبیعی و حفظ میزان الکترولیت های بدن نیز نقش اساسی بازی می کند. دستگاه گردش خون، ابزار دفاعی بدن، یعنی گلبول های سفید را نیز در خود حرکت می دهد، از این رو به کار بدن در مقابله با بیماری های مختلف یا هجوم عوامل آسیب رسان خارجی کمک می نماید. وجود عوامل انعقاد خون در این دستگاه، موجب حفظ وحدت و یکپارچگی دستگاه عروقی و تشکیل و ترمیم بافت های جدید نیز می شود. دستگاه گردش خون از قلب، عروق و خون، تشکیل شده است.قلب
قلب، عضوی عضلانی و توخالی است که اندکی بزرگ تر از مشت انسان می باشد. قلب، درون قفسه ی سینه، بین دنده های 2 و 5 به طور مورّب به گونه ای قرار گرفته است که 2/3 آن در طرف چپ و 1/3 آن در طرف راست می باشد و به وسیله ی دنده ها، جناغ سینه و کیسه ی ظریف محتوی مایع بنام کیسه ی آبشامه محافظت می شود.وزن قلب انسان از 280-340 گرم در مردان و از 230-280 گرم در زنان، متفاوت است، ولی وزن متوسط آن را در افراد عادی 285 گرم گزارش کرده اند.
قلب از چهار حفره ی مجزا تشکیل شده است. دو حفره ی بالایی آن، دهلیز و دو حفره ی پایینی آن، بطن نامیده می شوند. دیواره ی هر یک از حفره ها از سه لایه تشکیل شده است. لایه های
داخلی، موسوم به اندوکاردیوم (22)، لایه ی وسطی موسوم به مایوکاردیوم (23) که شامل عضلات قلبی است و لایه ی خارجی موسوم به اپی کاردیوم (24). لایه مایوکاردیوم، توده ی اصلی قلب را تشکیل می دهد. قلب، یک قاعده و یک نوک دارد که به طور مورّب در وسط قفسه ی سینه قرار گرفته اند. قاعده که نمای خلقی قلب را دربر می گیرد، عمدتاً دهلیز چپ ار می سازد، در حالی که نوک قلب که به طرف چپ بدن متمایل است، بطن چپ را دربر می گیرد. نوک قلب در سطح پنجمین فضای بین دنده ای و در حدود 7-9 سانتی متر به طرف چپ استخوان جناغ سینه قرار دارد. (شکل 5)
در حقیقت، قلب یک عنصر مکانیکی است که دو پمپ عضلانی خود تنظیم دارد که به صورت هماهنگ کار می کنند. قلب راست، خون تیره ی کم اکسیژن را از طریق وریدهای سیاهرگی دریافت و آن را جهت پالایش و اکسیژن گیری به ریه ها تلمبه می کند. قلب چپ، پس از دریافت خون روشن غنی از اکسیژن، آن را از طریق شریان بزرگ آئورت به داخل تمام اعضای بدن می فرستد.
دهلیزها، حفره های دریافت کننده ی خون هستند. سیاهرگ های دستگاهی، خون را به داخل دهلیز راست و سیاهرگ ریوی خون را به داخل دهلیز چپ تخلیه می کنند. بطن ها عملاً حفره های پمپاژ یا تلمبه زن قلب هستند و خون را از دهلیزهای مربوط به خود دریافت و آن را به داخل گردش ریوی و گردش بزرگ خون (دستگاهی) می فرستند. بطن راست، خون را به داخل شریان ریوی (سرخرگ ریوی) و بطن چپ، خون را به داخل سرخرگ بزرگ آئورت، تلمبه می کند.
دهلیزها و بطن ها بوسیله ی یک حلقه ی دهلیزی - بطنی (25) (AV) لیف مانندی به هم وصل می شوند، که در طرف راست تا دریچه ی سه لتی و در طرف چپ تا دریچه ی میترال (دولتی) امتداد دارد. دریچه ی دهلیز راست و بطن راست که دریچه ی سه لتی نامیده می شود، از سه زبانه ی سه گوش تشکیل شده، در حالی که دریچه ی بین دهلیز چپ و بطن چپ، موسوم به دریچه ی میترال، تنها از دو زبانه ی سه گوش تشکیل شده است. طناب های وتری به لبه ی آزاد برجستگی های دریچه وصل هستند. طناب های وتری، رشته های تاندونی هستند که عضلات پاپیلار (26) قلب را به لت های آن وصل کرده و از سطح داخلی بطن ها آغاز می شوند. وقتی که بطن ها از خون پر می شوند، در این حالت برای جلوگیری از برگشت خون دریچه ها به داخل دهلیزها و در نتیجه، جلوگیری از برگشت خون، طناب های وتری، مانند سیم مهار عمل می کنند و دریچه ها را بسته نگه می دارند.
وقتی که فشار دهلیزی بیشتر از فشار بطنی می شود، دریچه ها باز شده و اجازه می دهند تا خون، وارد هر یک از بطن ها شود. دریچه هایی که در جریان خروجی بطن ها قرار دارند، دریچه های نیم هلالی (27) نامیده می شوند که هر یک سه لت دارند. دریچه ی ریوی به داخل سرخرگ ریوی و دریچه ی آئورتی به داخل آئورت باز می شود. این دریچه ها در خلال تخلیه ی بطنی، باز و هنگامی که فشار بطنی، پایین تر از فشار سرخرگی است، بسته می شوند. دیواره ی قلب عمدتاً از عضلات قلبی ساخته شده که دیواره ی دهلیز آن نازک و دیواره ی بطنی آن ضخیم است.
بازده قلب
بازده قلب (28)، عبارت از مقدار خونی است که از یک بطن در یک دقیقه به خارج رانده می شود. مقدار خونی که توسط هر بطن خارج می شود، معمولاً حدود 80 میلی لیتر است و این مقدار حجم ضربه ای (29) نامیده می شود. برای محاسبه ی بازده قلب باید حجم ضربه ای را در تعداد ضربان قلب در دقیقه ضرب کرد؛ یعنی:بازده قلب= حجم ضربه ای × تعداد ضربان قلب در دقیقه مثلاً اگر حجم ضربه ای یک فرد 70 کیلوگرمی، 80 میلی لیتر و تعداد ضربان قلب 70 بار در دقیقه باشد، بازده قلب، برابر 5600 میلی لیتر خواهد بود، به عبارت دیگر:
ml 5600 =70×80= بازده قلب
این رقم، میانگین بازده قلب انسان را در حال استراحت نشان می دهد. در گزارش های پزشکی، بازده قلب افراد سالم در حال استراحت 5-6 لیتر آمده است. در هنگام تمرینات شدید ورزشی، قلب طبیعی، ممکن است با هر ضربه، 150 میلی لیتر خون در مردان و 120 میلی لیتر در زنان، از خود خارج کند و ضربان قلب نیز به 120 بار در دقیقه برسد. در این حال، بازده قلب مردان 18 لیتر و زنان 14/4 لیتر خواهد شد. ورزشکاران زبده ی استقامتی در هنگام فعالیت های شدید بیشینه دارای حجم ضربه ای تا 200 میلی لیتر می باشند که اگر ضربان قلب آن ها هم به 200 بار در دقیقه برسد، بازده قلبی برابر با 40 لیتر خواهند داشت.
در حال استراحت، ضربان قلب با وزن بدن و ناحیه ی سطح بدن رابطه دارد. سن نیز تأثیرات مهمی بر بازده قلب دارد. بازده قلب انسان در سن 27 سالگی به حداکثر می رسد و از آن به بعد به ازای هر سال 1% کاهش می یابد، به طوری که در سن 65 سالگی در حدود 60% بازده قلب در افراد غیر فعال کاهش می یابد.
خون
خون به عنوان ماده ی گردشی دستگاه گردش خون، وظایف مهمی را در تنظیم اعمال طبیعی بدن و نگهداری یک نواختی محیط داخلی بافت های بدن به عهده دارد که عبارت اند از:- انتقال اکسیژن و مواد غذایی و دفع مواد زاید؛
- تنظیم تعادل اسیدی - بازی؛
- تنظیم درجه ی حرارت بدن؛
- انتقال هورمون ها.
خون هم چنین از طریق گلبول های سفید خود وظیفه ی دفاعی بدن را انجام می دهد و فرد را در مقابل امراض و باکتری های مهاجم حفظ می کند. خون نقش مهمی نیز در نگهداری تعادل آب و ملاح بازی می کند.
ترکیب و حجم خون
خون از پلاسما و مواد تشکیل دهنده ی آن تشکیل شده است. حدود 55% از پلاسما را خون تشکیل می دهد که قسمت اعظم آن (30) را آب می سازد. از 10% باقیمانده، 7 % متعلق به پروتئین های پلاسما و 3% بقیه را سایر مواد موجود در پلاسما مانند موّاد غذایی، الکترولیت ها، آنزیم ها، آنتی بادی ها و ... تشکیل می دهند.حدود 45% خون را عناصر تشکیل دهنده ی خون، یعنی گلبول های قرمز (32) و گلبول های سفید و پلاکت ها (33) تشکیل می دهند.
گلبول های سفید که لکوسیت (34) نیز نامیده می شوند، بدن را در مقابل تهاجم میکروب های بیماری زا حفاظت می کند. این کار ممکن است بدین صورت انجام شود که گلبول های سفید به طور مستقیم به روش فاگوسیتوز یا بیگانه خواری، عوامل بیماری زا را از بین برده یا با ترشح پادزهرهایی، عامل بیماری زا را منهدم کنند. تعداد گلبول های سفید در افراد بالغ، در حدود 7000 در میلی متر مکعب خون است. زمان نیم عمر گلبول های سفید 14 ساعت است که بر اثر عفونت های شدید به چند ساعت کاهش می یابد.
عنصر دیگر خون، پلاکت است که نقش مهمّی را در انعقاد خون ایفا می کند. و تعداد آن ها 250/000-500/000 در هر میلی متر مکعب خون است. زمان نیم عمر پلاکت ها چند روز می باشد و تقریباً هر 4 روز یک بار به طور کامل، تعویض می گردند.
مراقبت های بهداشتی دستگاه گردش خون (35)
رعایت اصول بهداشتی زیر به پیش گیری از بروز بیماری های قلبی منجر می شود:1- آهسته غذا بخورید؛
2- از مصرف غذاهای چرب، پر نمک و قندی حتی الامکان خودداری کنید؛
3- از کشیدن سیگار، خودداری نمایید؛
4- از پرخوری بپرهیزید؛
5- وزن خود را در حدّ معمولی و مناسب نگهدارید؛
6- از داد و فریاد بیهوده پرهیز نموده و در مقابل شوک و هیجانات، خونسردی خود را حفظ کنید؛
7- در موقع بیماری، دست کم خود را به کار سالمی مشغول کنید و نگذارید که افکار پریشان بر شما مسلّط شوند؛
8- در شبانه روز، حتماً 8 ساعت عمیق بخوابید؛
9- آخر هفته استراحت کنید و در سال، یک ماه را به مسافرت های تفریحی، اختصاص دهید؛
10- تا حدّ امکان، هر مشکلی را حل شده تصوّر کنید و از هیجانات آنی، دوری جویید؛
11- از انجام دادن چندین نوع فعالیت در روز پرهیز نمایید؛
12- از مصرف خودسرانه ی دارو به هنگام ناراحتی های قلبی و عروقی، اکیداً خودداری نموده و در اسرع وقت به پزشک مراجعه کنید؛
13- هر روز متناسب با سن خود ورزش نمایید.
متابولیسم و انرژی
بسیاری از روندهای مهم زیستی انسان، مانند سنتز مولکول های درشت، انقباض عضلانی، تغلیظ مولکول ها در خلاف جهت شیمیایی، به طور خود به خودی، قابل انجام نمی باشند. انجام و ادامه ی این روندهای زیستی، به انرژی نیاز دارد که باید که از منبع دیگری تأمین شود. موجودات زنده، انرژی لازم جهت انجام چنین واکنش هایی را از طریق مواد غذایی تأمین می کنند. اما خوردن مواد غذایی به تنهایی نمی تواند به تولید انرژی منجر شود، مگر این که مواد غذایی مصرف شده، طیّ روند گوارشی به مواد شیمیایی قابل استفاده ی بدن تبدیل شوند.روندی که طیّ آن، مواد سوختی (36)، تجزیه شده و ترکیبات پر انرژی به عنوان منبع فوری انرژی در واکنش های سلّولی، یعنی آدنوزین تری فسفات (ATP) و مقدار زیادی حرارت تولید می کند، متابولیسم یا سوخت و ساز نامیده می شود.
منابع انرژی (37)
عضله برای این که به حالت انقباض درآید احتیاج به انرژی دارد. منبع اصلی انرژی در عضله، آدنوزین تری فسفات (ATP) است که به مقدار کمی در عضله وجود دارد، ولی به مقدار زیادی انرژی آزاد می کند.کراتین فسفات (38) (CP) منبع انرژی دیگری است که در سلول های عضلانی ذخیره می شود. اگر مقدار ATP در سلول، بیش از اندازه ی لازم باشد، انرژی اضافی، صرف تولید CP می شود و در نتیجه، مقدار بیشتری از انرژی ذخیره خواهد شد. به مجرّد مصرف شدن ذخیره ی ATP در عضله، CP موجود، به سهولت و سرعت به ATP تبدیل می شود. در نتیجه CP باعث ثابت ماندن مقدار ATP در عضله است.
انرژی حاصل از ATP و CP برای مدت کوتاهی می تواند انرژی لازم را تأمین کند، پس در فعالیت های شدید و طولانی که بیش از چند دقیقه طول می کشد، منبع دیگری از انرژی باید وجود داشته باشد. این انرژی از تجزیه ی گلیکوژن حاصل می شود و چون این واکنش در مجاورت اکسیژن صورت می گیرد آن را هوازی یا با اکسیژن می نامند. اگر اکسیژن به اندازه ی کافی برای این واکنش های شیمیایی وجود نداشته باشد، در عضله، اسید لاکتیک (39) تولید می شود. قسمت اعظم این اسید لاکتیک، مجدداً به گلوکز و گلیکوژن تبدیل می شود و مقداری از آن در عضله به همان صورت باقی می ماند. در ورزش های سخت و طولانی، مخصوصاً در افرادی که آمادگی بدنی ندارند، خستگی عضلانی بعد از فعالیت مربوط به اسید لاکتیک باقی مانده در عضله است. میزان خستگی با مقدار اسید لاکتیک موجود در عضله، رابطه ی مستقیم دارد.
در حقیقت، ATP منبع انرژی ای است که بلافاصله پس از درخواست بدن در عضله تهیه می شود. چگونگی تهیه ی این ماده ی بسیار مهمّ، به شدّت و مدّت فعالیت بدن بستگی دارد.
تولید انرژی در بدن به سه طریق انجام می شود. در دو طریق از آن ها، بلافاصله اکسیژن برای تهیه ی ATP لازم نیست، به همین سبب آن ها را طریقه های بی هوازی (40) می نامند. در سومین طریق، وجود اکسیژن، ضروری است و به همین سبب، چنان که گفته شد، این طریق را هوازی یا با اکسیژن نامیده اند.
طریقه های تولید انرژی در بدن به ترتیب عبارتند از (41):
1- سیستم ATP-CP؛
2- سیستم اسید لاکتیک؛
3- سیستم هوازی.
ATP و CP که در عضله ذخیره وجود دارند، به هنگام این نوع فعالیت ها انرژی لازم را تهیه می کنند. در این سیستم برای تأمین انرژی، احتیاجی به حضور اکسیژن نیست.
سیستم اسیدلاکتیک: ورزش هایی که زمان اجرای آن ها تقریباً بین 1-3 دقیقه طول می کشد، انرژی مورد نیازشان را از این طریق تأمین می کنند، مثل دوهای 400 و 800 متر.
هنگام اجرای این فعالیت ها، اکسیژن به قدر کافی در عضله موجود نیست، بدین جهت گلوکز موجود در عضله، تبدیل به اسیدلاکتیک و ATP می شود. در حقیقت در این سیستم، گلوکز، عامل اصلی تأمین کننده ی انرژی عضله است.
سیستم هوازی: هر موجود زنده ای برای ادامه ی زندگی و فعالیت، احتیاج به اکسیژن دارد. بعد از چند دقیقه که اکسیژن به بدن نرسد، نه ATP در بدن ساخته می شود و نه انرژی ای وجود دارد و در نتیجه زندگی ادامه نمی یابد. در ورزش هایی که بیش از چند دقیقه - حدود 3 دقیقه - طول می کشند، عضلات انرژی لازم را از تجزیه ی مواد غذایی در مقابل اکسیژن به دست می آورند. در دوهای استقامت، ماراتن، کوهنوردی و ورزش های دیگری از این دست، ATP از این طریق برای فعالیت تأمین می شود. پروتئین ها، گلیکوژن و چربی ها، از جمله مواد غذایی ای هستند که در این سیستم، بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند.
بعضی از خصوصیات عمومی سه سیستم مذکور که منجر به تولید ATP در بدن می شود در جدول زیر نشان داده شده است:
آناتومی استخوان
بدون دستگاه استخوان بندی، انسان چیزی بیش از یک توده ی گوشتی نیست و بنابراین نخواهد توانست حرکت های هماهنگ، مثل راه رفتن یا ضربه زدن را اجرا نماید.از لحاظ ساختار، استخوان بدن از دو نوع بافت پیوندی (42) تشکیل شده است: متراکم و اسفنجی.
بافت متراکم، بسیار سخت است و در انتهای استخوان های پهن یا در تنه ی استخوان های پهن یا در تنه ی استخوان های دراز وجود دارد.
بافت اسفنجی در انتهای استخوان های دراز وجود دارد.
مغز استخوان در مرکز آن قرار دارد و به دو صورت زرد و قرمز مشاهده می شود. مغز زرد، بیشتر از چربی تشکیل شده، ولی مغز قرمز، عمل خون سازی را بر عهده دارد و سلول های خونی را تولید می کند.
سطح استخوان ها از ضریع پوشیده شده است. در لایه ی ضریع، مقدار زیادی عروق و اعصاب وجود دارد. هم چنین لایه ی خارجی آن جنبه ی حفاظتی دارد.
ساختار شیمیایی استخوان
استخوان از مواد آلی و معدنی، به ویژه املاح مختلف کلسیم تشکیل شده است. قابلیت ارتجاعی استخوان به علت وجود مواد آلی آن می باشد، ولی سختی استخوان به علّت وجود املاح معدنی و کلسیم است. اگر استخوان را حرارت دهند، املاح آلی آن می سوزد، ولی املاح معدنی آن باقی می ماند. بنابراین کل خود را حفظ کرده ولی خیلی شکننده می شود. اگر استخوان را در محلول اسید کلریدریک و اسید نیتریک بگذارید مواد آلی آن باقی می ماند، امّا املاح معدنی آن حل می شود. در چنین موردی باز هم استخوان، شکل خود را حفظ کرده، اما سختی آن از بین می رود و به آسانی خم می شود.مواد معدنی 2/3 و مواد آلی 1/3 وزن استخوان را تشکیل می دهند. با افزایش سن، درصد مواد آلی کاهش یافته و بالعکس، مواد معدنی آن افزایش می یابد. به همین دلیل استخوان افراد مسنّ، زودتر می شکند.
عوامل رشد و نموّ استخوان
برای رشد و نموّ استخوان ها، دو نوع عامل وجود دارد:1- عوامل بیرونی، شامل: غذا، مثل شیر، پنیر و سبزی ها که حاوی کلسیم و فسفر می باشند و ویتامین ها، مثل آ- ث- د و قرار گرفتن در مقابل تابش نور آفتاب.
2- عوامل داخلی، شامل: ترشح برخی هورمون ها: مثل تیروکسین و هورمون های جنسی.
استخوان بندی فرد بالغ
تعداد استخوان های فرد بالغ، 206 عدد است که ممکن است در شرایط نابهنجار، کاهش یا افزایش داشته باشد.انواع استخوان های بدن انسان از نظر شکل و ابعاد
1- استخوان های دراز: این استخوان ها بافت متراکم بیشتری نسبت به بافت اسفنجی داشته و در وظایف اهرمی و تحمّل وزن، شرکت دارند. طول آن ها نسبت به عرض و ضخامتشان، بیشتر است، مثل استخوان ران پا.
2- استخوان های کوتاه: این ها تا حدودی مکعبی شکل هستند و تفاوت زیادی بین طول و عرض آن ها نیست و در مفاصلی که حالت فشردگی دارند یافت می شوند، مثل استخوان های مچ دست و پا.
3- استخوان های پهن: ضخامتی کم تر از طول و عرض دارند و از دو سطح و چندین کناره به وجود آمده اند، مثل استخوان های کاسه ی سر و کتف.
4- استخوان های نامنظّم: استخوان هایی هستند که شکل هندسی مشخصی ندارند، مانند مهره های ستون فقرات و مچ.
5- استخوان های کنجدی: غالباً در ضخامت وتر عضله ها یا در مجاورت عضله ها به ابعاد کوچک وجود دارند که بزرگ ترین آن ها کشکک زانو است.
وظایف استخوان بندی
1- استحکام، 2- حمایت بدن، 3- حفاظت اندام ها، 4- اتصال عضلانی، 5- ویژگی اهرمی، 6- خون سازی، 7- منبع مواد معدنی.استخوان های بدن انسان
بدن انسان دو استخوان بندی دارد:1- استخوان بندی محوری: شامل سر و ستون مهره ای؛
2- استخوان بندی ضمیمه ای: شامل اندام های فوقانی و تحتانی و کمربند شانه ای و لگنی.
سر: شامل جمجمه و صورت. 8 استخوان جمجمه و 14 استخوان صورت.
ستون مهره ای: شامل 26 مهره.
مهره ی گردنی، 7 عدد؛
مهره ی سینه ای، 12 عدد؛
مهره ی کمری، 5 عدد؛
استخوان خاجی، 1 عدد؛
استخوان دنبالچه، 1 عدد؛
جناغ، 1 عدد؛
دنده ها، 12 جفت (24 عدد)؛
استخوان لامی، 1 عدد؛
گوش درونی، 3 جفت (6 مورد) شامل: چکشی، سندانی و رکابی.
کمربند شانه ای: 4عدد، شامل دو کتف و دو ترقوّه.
اندام فوقانی: شامل:
بازو، 2 عدد؛
زندزبرین، 2 عدد؛
مچ دست، 16 عدد (8 عدد در هر مچ)؛
کف دست، 10 عدد (5 عدد در هر دست)؛
انگشتان دست، 28 عدد (14 عدد در هر دست)؛
استخوان لگن، 2 عدد.
اندام های تحتانی؛ شامل: 60 عدد (30 عدد در هر اندام).
ران، 2 عدد؛
نازک نی، 2 عدد؛
درشت نی، 2 عدد؛
کشکک، 2 عدد؛
مچ پا، 14 عدد (7 عدد در هر مچ)؛
کف پا، 10 عدد (5 عدد در هر پا)؛
انگشتان پا، 28 عدد (14 عدد در هر پا)؛
جمع کل: 206 عدد در تمام بدن.
پی نوشت ها :
1- Excitabilty.
2- Conductivity.
3- Contractility.
5- Absorption and assimilation.
6- برای اطلاع بیشتر در مورد این اصطلاحات ر.ک: عیدی علیجانی، فیزیولوژی انسان، ص 17-18.
7- تجزیه شدن.
8- ساخته شدن.
9- Skeletel muscle.
10- Caradiac muscle.
11- Smoot muscles.
12- Slow-Tiuitch fiber.
13- Fast-Twitch fiber (a).
14- Fast-Twitch fiber (b).
15- یعنی تجمع اسید لاکتیک.
16- اعمال متابولیکی.
17- motoneurons-
18- Afferent.
19- Efferent.
20- Flexor.
21- Extensor.
22- Endocardium.
23- Myocardium.
24- Epicardium.
25- Artriovent ricular.
26- Papullary muscles.
27- Semilunar.
28- Cardiac output.
29- Stroke Volume.
30- یعنی 90%.
32- 99%.
33- یک درصد.
34- Lecukocyte.
35- محمدحسین علیزاده، بهداشت و ورزش، ص 77-78.
36- شامل: کربوهیدارت ها، چربی ها و پروتئین ها.
37- مهدی نمازی زاده، تربیت بدنی عمومی، ص 17-20.
38- Creatine phosphate.
39- Lactic Acid.
40- Anaerobic.
41- سه طریق تولید ATP، از کتاب Interval Training، تألیف Fox and Mathews، سال 1974 م.
42- بافت پیوندی؛ شامل غضروف و استخوان می باشد.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}